لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز و عبادت
با تشکر از راهنماییهای استاد محترم :
جناب آقای موسوی
تهیه و تخلیص :
محمّد علی قنّادزاده (آبیاری 79)
محمّد رضا گلمحمّدی (آبیاری 79)
زمستان 80
فـــهرســـت :
بخش اول:
1
2
عبادت
ریشههای عبادت
چگونه عبادت کنیم
تداوم عبادت
تحمل سختیهای عبادت
تسلیم بزرگترین فلسفه
نیت، ملاک ارزش
اخلاص در عبادت
اهمیت نماز جمعه
بخش دوم: اهمیت نماز از دیدگاه قرآن
معنی لغوی صلاه
ترجمه عرفانی از معنای صلاه
معنای ولایی نماز
نماز از نظر روایات
نماز، سپاس نعمت
اهمیت نماز و حضور قلب
بخش سوم: یک تحقیق پزشکی و اجتماعی درباره نماز
نماز اول وقت و کرونوبیولوژی
بخش چهارم: چند سخن گرانبها از امام خمینی (ره) درباره نماز
عــــبـادت
عبادت، به معنای اظهار ذلات، عالیترین نوع تذلل و کرنش در برابر خداوند است.در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران برای عبادت است.خداوند میفرماید:"و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون"
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
گفتار هایی از امام رضا (ع)
چهل روایت رضوی
حسن بن جهم گوید: از امام رضا (ع) شنیدم که می فرمود:
دوست هر کس عقل اوست و دشمن او جهل اوست.
امام رضا (ع) فرمود: به خدا خوش گمان باش، زیرا خدای غزوجل می فرماید: من به گمان بنده مومن خود همراهم اگر خوبست خوب پیش آید و اگر بد است بد پیش آید.
امام رضا (ع) فرمود: از نشانه های فهم در دین بردباری، دانش و خاموشی است. به راتس خاموشی دریست از درهای حکمت به راستی خاموشی دوستی آورد بر این است که دلیل هر خوبی است.
از امام رضا (ع) که امام صادق (ع) فرمود: صله رحم کن ولو به یک جرعه آب باشد و بهتر چیزیکه با آن صله رحم شود جلوگیری از آزار اوست. صله رحم مرگ را پس اندازد و دوستی خانواده همراه آورد.
از امام رضا (ع) نقل کرده اند که: نهان داشتن کردار نیک برابر هفتاد حسنه است و آنکه بدکرداری را فاش سازد مخذول باشد و آنکه کردار بد را نهان سازد آمرزیده است.
از امام رضا (ع) که به یاران خود می فرمود: بچسبید به اسلحه پیغمبران به او عرض شد که سلاح پیغمبران چیست ؟ فرمود: دعا است.
امام رضا (ع) فرمود:: یک دعای بنده در نهانی برابر است با هفتاد دعای آشکار.
از یاسر نقل شده است که امام رضا (ع) فرمود: مثل استغفار چون برگی است بر درختی که بجنبد و پیاپی فرو ریزد و آنکه از گناهش آمرزش جوید و باز گناه کند چون مسخره کننده پروردگار خود باشد.
امام رضا (ع) فرمود: هفت چیز بدون هفت چیز مسخره است هر که به زبان استغفار کند و در دل پشیمان نباشد و هر که از خدا توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، هر کس از خداوند بهشت درخواست کد اما در سختیها شکیبا نباشد و هر که از آتش جهنم به خدا پناه ببرد و خواسته های دنیایی را ترک نکند و هر کس مرگ را یاد کند اما آماده مرگ نشود و هر کس به یاد خدا باشد ولی مشتقال دیدار او نباشد. پس این افراد در حقیقت خود را مسخره کرده اند.
امام رضا (ع) امام رضا (ع) نقل کرده اند که امیر المومنین فرمود. باید در دلت احساس نیاز به مردم و بی نیازی هر دو باشند. اظهار نیاز به ایشان در سخن نرم و خوشرویی و بی نیازی از ایشان حفظ آبرو و بقای عزت و شرف می باشد.
مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.
نظافت از اخلاق پیامبران است.
خاموشی از درهای حکمت است. سکوت محبت انگیز و راهنمای هر خیر است.
امام رضا (ع) فرمود: محبت با مردم نصف عقل است.
از امام رضا (ع) پرسیدند حد توکل چیست؟ فرمود اینکه از احدی جز خدا نترسی.
از امام رضا (ع) پرسیدند بهترین بندگان کیانند؟ فرمود: آنها که چون کار نیک کنند شاد شوند و چون کار بد کنند آمرزش خواهند. چون نعمتشان دهند شکر گویند چون گرفتار شوند صبر کنند و چون خشم گیرند در گذرند.
امام رضا (ع) فرمود: از نشانه های فقه حلم و علم است. خاموشی دری از درهای حکمت است. سکوت محبت انگیز و راهنمای هر چیز است.
امام رضا (ع) فرمود: ایمان چهار پایه دارد. توکل به خدا، رضا به قضای خدا، تسلیم در برابر فرمان او و واگذرادن کارها به او.
امام رضا (ع) فرمود: آن که در تلاش کسب روزی رود تا خانواده اش را اداره کند اجرش از مجاهد در راه خدا بیشتر است.
حضرت امام رضا (ع) کمک به ناتوان از صدقه بهتر است.
حضرت رضا : بندگی به نماز و روزه زیاد نیست همانا عبادت منحصر به تفکر در امر خداست.
حضرت رضا (ع) از پدرش و از رسول خدا حدیث کرده است که فرمود: هرگز با سه کس در کارهایت مشورت نکن. 1- با شخص ترسو و جبون مشورت نکن که به واسطه ترس و بی جرئتی راه را بر تو تنگ می کند و نمی گذارد به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
پیشگفتار
از خدوند بزرگ، اخلاص و دوام و تاثیر سخن و نوشته می طلبیم و امید داریم که این گام کوچک در زمینه سازی برای گرایش فریضه بزرگ نماز، موثر باشد و در سایه نظام اسلامی، سهمی در نشر فرهنگ اسلامی در سراسر جهان داشته باشیم. که این وظیفه یکایک ماست. و امت بزرگ اسلامی ما، بتواند با تکیه به هویت دینی و فرهنگ غنی اسلامی خویش، دژ استوار حمایت از حق، و پناه مستحکمی برای محرومان جهان باشند.
…انه ولی التوفیق
چرا عبادت؟
عبادت، به معنای اظهار ذلت، عالی ترین نوع تذلل و کرنش دربرابر خداوند است. در اهمیت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند می فرماید:
« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.
کارنامه همه انبیا و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:
« و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت»
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است. روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می گردد، همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد.
ریشه های عبادت
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می کند اموری است، از جمله:
عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می بیند، نا خودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند. آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تکریم می کند.
احساس فقر و وابستگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
سید قوامى
الدین صمصام>ییکى از مباحث بسیار بحث انگیز در قرن حاضر مسئله نظام سیاسى و نظام اداریِ حکومت پیامبر اکرم(ص) بوده است. دیدگاه برخى این است که حکومت پیامبر اکرم(ص) اساساً نظام خاص ادارى و سیاسى نداشته است. به این دیدگاه از جنبه هاى گوناگون ـ خصوصاً کلامى ـ پاسخ گفته اند, اما از زاویه طرح عینیِ نظام سیاسى و ادارى پیامبراسلام(ص) کم تر بدین ساحت درآمده اند. نگارنده از کسانى است که به وجود نظامِ اداریِ کامل و پیشرفته اى در دوران رسول اللّه(ص) اعتقاد دارد, در جهت اثبات این اعتقاد, با روى کردى تاریخى به شیوه نظام ادارى پیامبر اکرم(ص) پرداخته و با کاوش در لابه لاى صفحات تاریخِ سیاسیِ پیامبر اکرم(ص) نمودهاى نظام مستحکم ادارى را به دست آورده است. این نوشته به اجمال به یکى از مهم ترین ارکان در نظام ادارى یعنى عضویابى از دیدگاه اسلام اشاره دارد.
منابع نیروى انسانى(عضویابى)
هر نظام ادارى ارکان گونه گونى دارد که یکى از آن ها عضویابى است. علماى مدیریت عضویابى را چنین تعریف مى کنند:
(عملیات کاوش در منابع انسانى و کشف افراد شایسته و ترغیب و تشویق آنان به قبول مسئولیت در سازمان.)
2
مراد ما از عضویابى در نظام اداریِ حکومتِ رسول اکرم(ص) لزوماً مطابقِ تعریف فوق نیست, زیرا ممکن است در اطلاعاتى که از آن عصر به دست ما رسیده چنین فعل و انفعالى را شاهد نباشیم و البته منکر وجود آن هم نیستیم و یا چه بسا اقتضاى آن زمان دقیقاً پیاده شدن مفاهیم فوق نبوده باشد. بنابراین مراد ما شناسایى منابع نیروى انسانى است که رسول خدا(ص) کادر حکومتى اش را از آن ها تأمین مى کرده است.
شناسایى این منابع به ما کمک مى کند که در انتخاب معیار براى عضویابى و براى منابع انسانى توفیق یابیم تا مدیران سازمان هاى حکومت اسلامى در هر عصر و نسلى بر اساس آن معیارها به عضویابى بپردازند.
در آن شرایط, منابع نیروى انسانى پیامبر اکرم(ص) این ها بودند:
1ـ منابع نژادى عرب و عجم;
2ـ منابع سرزمینى مانند مکه و مدینه و یمن;
3ـ منابع قبیله اى مانند قریش;
4ـ منابع ارزشى مانند مهاجرین, انصار, مجاهدین و تابعین;
5ـ منابع بومى;
6ـ منابع سرزمینى ـ اعتقادى مانند دارالکفر و دارالاسلام;
7ـ منابع اعتقادى مانند مسلمین, یهود و نصارى.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
34
مقدمه
امروزه در دنیا همگان به دنبال مصلحی اجتماعی هستند تا از های و هور روزمره خود فایق آیند و دمی به آرامش بیاسایند. بیشتر افراد در برخوردهای روزمره خود به دنبال آن هستند که هم آینده دنیای خود را بسازند و هم آخرت اما این دو در کنار هم مانند آب و آتش اند که هیچ گاه به کنار هم گرد نمی آیند متاسفانه در دنیای سرمایه داری امروز کمتر فردی پیدا می شود که بخواهد به خاطر مردم قیام کند اما الگویی به عنوان نمونه والای تمامی آزادی خواهان مطرح است و آن حسین می باشد حماسه ای که او ایجاد نمود شاید دیگر تاریخ به خود نبیند امروزه اکثر افراد به جای آنکه علت قیام او را درک کنند به عزاداری و نوحه برای وی می پردازند اما آیا ارزش قیام حسین (ع) همین اندازه است؟ سالار شهیدان فردی است که می گوید: من در این قیام برای شما یک الگو هستم اما متاسفانه هیچ کس سعی ندارد تا مفهوم ایت قیام را درک کند اگر که همگان به مفهوم مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت برسند که به هیچ وجه تملق و چاپلوسی، دروغ و ریا، تلون و دورنگی ستم و جفا و … وجود نداشت استعمار انگلیس در قرون اخیر سعی داشته تا از اهرم هایی بین شیعه و سنی نفاق ایجاد کند یکی از این اهرم ها قیام امام حسین(ع) است که نه شیعه و نه سنی ارزش آن را درک نکرده اند بلکه فقط به گونه ای افراطی با آن برخورد می کنند شیعه تنها چیزی که از این قیام می داند سوگواری است و سنی سرکوب آن به عنوان یک قیام بر علیه دستگاه خلافت. و باز هم حسین تنهاست.
قیام حسین برای بعضی امروزه منبع درامدی شگرفت و صد البته مطمئن گشته در حالی کشاورزی این افراد هیچ چیز از حسین و حسینیان نمی دانند زیرا اگر می دانستند که قطعا به مبارزه ظلم می پداختند متاسفانه ما مردم جهان سومی یکی از ایرادات اصلی مان نداستن و نشناختن یک فرد در زمان خویش و تکویر وی به عنوان مخالف جامعه و سپس تکریم وی پس از مرگ تا سر حد یک بت است کاری که با حسین شد و هیچ کس او را نشناخت اما امروزه همه او را ستایش می کنند و باز هم حسین تنهاست.
34
حسین (ع) را می توان از دو بعد بررسی کرد:
به عنوان امام
به عنوان یک آزاد مرد
اما ما شیعیان نه به او به چشم یک امام می نگریم و نه به چشم یک آزاد مرد چه اگر او را امام می دانستیم که باید چون امام خویش ظلم را ریشه کن سازیم و از او پیروی کنیم و اگر هم او را یک آزاد مرد به شمار می آوردیم که این گونه نباید سرتعظیم در مقابل جباران زمان فرود آوریم پس باز هم می بینیم که ما حسین(ع) را درک نمی کنیم و شاید هم نمی خواهیم او را درک کنیم چون در این حال وظیفه ما سنگین تر خواهد شد و کسی که یارای کشیدن بار این مسئولیت خطیر را داشته باشد و باز هم حسین تنهاست…
مبحث حسین شناسی از چند جهت قابل بررسی است:
حسین به عنوان یک مارکسیست و به نوعی یکپارچه گوارا که بر علیه ظالم زمان قیام می کند و کشته می شود این تفکر منجر می شود که ارزش یک شخصیت بزرگ همچون حسین در حد یک مبارز پایین می آید متاسفانه چنین تفکری در سالهای اخیر خصوصا در سالهای نخست انقلاب در میان تفکر اندیشمند ما رواج داشت اما واقعا ارزش حسین این است؟ و باز هم حسین تنهاست….
اما شاید عجیب ترین دیدگاه به قضیه حسین مساله عقلانی است سوالاتی بااین مضمون که آیا کار حسین عقلانی بود؟ آیا این که هفتاد و دو نفر در مقابل یک لشکر قرار گیرند و با علم اینکه شکست می خورند به مبارزه بپردازند کار درستی است؟ آیا حسین به دنبال مقام و حکومت بود و یا شهرت؟